نقّالی شاهنامه و تعزیه‌خوانی واقعه کربلا؛ جلوه‌هایی از هنر آیینی ایران

آوای شاهنامه- زهرا دلپذیر:

نقّالی شاهنامه و تعزیه‌خوانی شهدای کربلا دو جلوه از هنرهای اصیل آیینی و نمایشی ایران هستند که با تار و پود فرهنگ این سرزمین پیوند خورده و ریشه در گذشته‌های دور دارند.

نقالی یا پرده‌خوانی، قدیمی‌ترین شکل بازگویی داستان‌های کهن و حماسی، همراه با حرکاتی مخصوص و گاه موسیقی است. سرچشمه این هنر به دوران باستان برمی‌گردد؛ زمانی که قصه‌گویانی دوره‌گرد، به نام «گُوسان»، داستان‌های پهلوانی و حماسی و گاه عشقی راکه از قرن‌ها قبل، نسل اندر نسل و سینه به سینه، به آنها رسیده بود همراه با حرکات نمایشی و آواز، برای عامه مردم می‌خواندند. تعزیه نیز نوعی مرثیه‌سرایی و نمایش آیینی شیعی است که برای امام حسین(ع) و یارانشان در کربلا برگزار می‌شود. تعزیه‌خوانی را باید نوعی از نقالی و صورت تحول یافته آن دانست که رنگ دینی و مذهبی به خود گرفته و قهرمانان و شخصیت‌های دینی جایگزین قهرمانان حماسه‎‌ای و اسطوره‌ای شده‌اند. به بهانه روزهای عزاداری سالار شهیدان به بررسی پیشینه و کارکرد دو آیین نقالی و تعزیه‌خوانی در فرهنگ ایران می‌پردازیم.

نقالی شاهنامه

 به گزارش پایگاه خبری آوای شاهنامه، هنر نقالی یا پرده‌خوانی، قدیمی‌ترین شکل بازگویی داستان‌های کهن است. نقّال فردی است که داستان‌های شاهنامه را با صدا و حرکاتی مخصوص و گاه همراه با موسیقی برای تماشاگران نقل می‌کند. سرچشمه هنر نقالی به هزاران سال قبل برمی‌گردد؛ زمانی که قصه‌گویانی دوره گرد، به نام «گُوسان»، داستان‌های پهلوانی و حماسی و گاه عشقی راکه از قرن‌ها قبل، نسل اندر نسل و سینه به سینه، به آنها رسیده بود همراه با حرکات نمایشی و آواز، از بر، برای عامه مردم می‌خواندند. گوسانان را باید زنده کننده سنت شفاهی و پاسبان داستان‌ها و حماسه‌های ایرانی در دوره باستان دانست.

نخستین مدرک ما از هنر نقالی در دوره اسلامی، مربوط به قرن سوم هجری است. هنر نقالی در دوره صفوی چنان رشد یافت که اغلب پژوهشگران، این عصر را زمان پیدایش نقالی دانسته‌اند. یکی از دلایل این مسأله، تاسیس و گسترش قهوه خانه‌ها در دوران صفوی است. این هنر پس از عهد صفویان، در دوران قاجار نیز به دلیل شرایط اجتماعی و احساسات ملی به اوج خود رسید. در واقع در دوران رونق قهوه‌خانه‌ها، قرن یازدهم تا اوایل قرن چهاردهم هجری، قهوه‌خانه نهاد پویا و فعالی برای انتقال فرهنگ و ادبیات ملی و مذهبی ایران به توده مردم بی سواد یا کم سواد به شمار می‌رفت و در آموزش آداب زندگی گذشتگان اخلاق و منش پهلوانان و جوانمردان به افرادی که به قهوه خانه می‌رفتند نقش مهمی داشت. در این دوران نقالان بر مبنای داستان‌هایی که نقل می‌کردند به سه گروه تقسیم می‌شدند: گروهی از آنها به نقل داستان‌های تاریخی و افسانه‎‌ای یا عاشقانه مانند اسکندرنامه، لیلی و مجنون و خسرو و شیرین می‌پرداختند. گروه دوم مذهبی‌خوانانی بودند که داستان‌های دینی همچون حمزه‌نامه و حیدرنامه را نقل می‌کردند. سومین و مهمترین گروه نقالان قهوه‌خانه‌ها که بیشترین شمار نقالان در این دوران را تشکیل می‌دادند به نقل داستان‌های جذاب و حماسی شاهنامه می‌پرداختند. نقالی شاهنامه در بین مردم هواداران زیادی داشت و به ویژه در شب‌های سرد و بلند زمستان قهوه‌خانه‌ها محفل گرم و پرشوری برای شنیدن داستان‌های نقالان شاهنامه بود. در بین داستان‌های شاهنامه، رستم و سهراب طرفدار بیشتری داشت. محبوبیت این حماسه در بین مردم تا جایی بود که نقالی شاهنامه در قهوه خانه‌ها در بین مردم‌‌ به نمایش سهراب کُشی شهرت داشت.

نقالی شاهنامه، با پایان کار قهوه‌خانه‌ها و گسترش وسایل ارتباط جمعی، رونق خود را از دست داد. در چند سال اخیر شاهد احیای این هنر اصیل ایرانی هستیم و نقالان در مراسم و همایش‌ها به نقالی شاهنامه می‌پردازند و هر ساله جشنواره‌هایی نیز درباره نقالی شاهنامه برگزار می‌شود.

 

تعزیه‌خوانی واقعه کربلا

مراسم تعزیه‌خوانی نیز نوعی از مرثیه‌سرایی و یکی از هنرهای آیینی شیعی است که برای امام حسین(ع) و یارانشان در واقعه کربلا، برگزار می‌شود. هنر تعزیه‌خوانی نیز همچون هنر نقالی از اسطوره ها و داستان‌های اصیل ایرانی مایه گرفته ریشه در ایران باستان دارد و به هنر قصه‌گویان دوره گرد پیش از اسلام یعنی گوسانان برمی‌گردد. به باور برخی از پژوهشگران، ایرانیان هزاران سال قبل، با برگزاری مراسم مصائب میترا و سوگ سیاوش و یادگار زریران در پدیدآوری هنر تعزیه پیشگام بوده‌اند. یکی از نمونه‌های عالی تعزیه‌خوانی در ایران باستان را در منظومه پهلوی یادگار زریران(ایاتکار زریران) می‌بنیم که بستور فرزند زریر بر تن بی سر پدر مرثیه سرایی می‌کند.

پس از ورود اسلام به ایران و واقعه عاشورا، تعزیه‌خوانی در خدمت عزاداری سالار شهیدان درآمد. تعزیه‌خوانی را می‌توان نوعی از نقالی و صورت تحول دانسته آن دانست که رنگ دینی و مذهبی به خود گرفته و قهرمانان و شخصیت‌های دینی جایگزین قهرمانان حماسه‎‌ای و اسطوره‌ای شده‌اند. 

 مدارک تاریخی، حکایت از برگزاری عزاداری رسمی برای سیدالشهدا همزمان با اوجگیری قدرت آل‌بویه در قرن سوم هجری دارد. روایت‌هایی مبنی بر حضور شبیه‌خوانی و نه هنر نمایشی تعزیه، در دوران صفویه وجود دارد. پیتر دلاواله، جهانگرد ایتالیایی، در سفرنامه خود از عزاداری‌های دهه اول محرم ۱۰۲۷‌قمری، ۱۶۱۸ میلادی، گزارش نسبتا مفصلی داده و از برگزاری نمایش‌های ساده در این مراسم سخن گفته است. قدیمی‌ترین سند برای برگزاری مراسم تعزیه به شکل امروزی هم به دوران زندیه برمی‌گردد. میرزا حسن حسینی‌فسایی نیز در کتاب فارسنامه ناصری می‌نویسد: «کریم‌خان زند در آخر روز ذی‌الحجه برای تعقیب و استقبال محمدحسن‌خان از شیراز خارج شد، وارد باغ دلگشا… گردید و ایام عاشورای ۱۱۷۲ هجری قمری، را در آن باغ به تعزیه‌داری خامس آل‌عبا گذرانید». ویلیام فرانکلین در سفرنامه معروف خود از چند مجلس تعزیه که در سفر خود به شیراز در سال ۱۲۰۱ و ۱۲۰۲ ه.ق. از نزدیک شاهد آن‌ها بوده یاد کرده است.

در دوره قاجاریه، تعزیه به دلیل حمایت شاهان و طبقه مرفه جدید بازرگان و سیاسی، دامنه‌دار‌تر شد. عبدالله مستوفی که در کودکی در عصر ناصرالدین‌شاه شاهد اجرای مجالس در تکیه دولت و دیگر تکایای تهران بود، در کتاب شرح زندگانی من درباره گرایش و علاقه ناصرالدین‌شاه و مردم به تعزیه می‌نویسد: «رفتار پادشاه برای رجال سرمشق است. شاهزاده‌ها و رجال هم به شاه تأسی می‌کردند و آنها هم تعزیه‌خوانی راه می‌انداختند. کم‌کم تکیه‌های سر محل که سابقا تعزیه‌های عامیانه قدیمی خود را می‌خواندند، از حیث نسخه و تجمل به بزرگان تأسی جسته و هریک به فراخور توانایی اهل محل، کم و بیش تجمل و شکوه را در این عزاداری وارد کردند. اواخر سلطنت ناصرالدین‌شاه، تجمل تعزیه‌خوانی بیش از عزاداری شده و هر جا تعزیه‌ای برپا می‌شد، جمعیت زیادی در آن حاضر می‌شدند، به طوری که صاحب مجلس مجبور بود همین که مجلس پر می‌شد، در خانه را ببندد که از ازدحام، مجلس بر هم نخورد. همین که اعیانیت در تعزیه وارد شد، نسخه‌های تعزیه هم اصلاح شد و پاره‌ای چیزها که هیچ مربوط به عزاداری نبود، مانند تعزیه دره‌الصدف و تعزیه امیر تیمور و تعزیه حضرت یوسف و عروسی دختر قریش نیز در آن وارد گردید». مجالس تعزیه با وجود مقبولیت عام بین مردم در دوران پهلوی به دلیل حاکمیت دیدگاه‌های خاص فرهنگی و سیاسی رضا شاه ممنوع شد. آیین تعزیه‌خوانی پس از تبعید رضا‌خان، تعزیه دوباره فرصت حضور در مجامع عمومی را پیدا کرد. تا چند سال قبل، شبیه‌خوانی و تعزیه‌خوانی از هفتم محرم در میادین و صحن حیاط حسینیه‌ها و تکایا در شهرستان‌ها معمول بود. شبیه‌خوان‌ها که برای این کار تعلیم یافته بودند، کار خود را با طبل، شیپور و کرنا در محل تعیین‌شده آغاز می‌کردند. مردان از یک سو و زنان از سوی دیگر، کم‌کم جمع می‌شدند و به تماشای مراسم شبیه‌خوانی و تعزیه‌خوانی می‌ایستادند. معمولاً یک یا چند ریش‌سفید، مأموریت راهنمایی مردم و حفظ نظم محیط برگزاری تعزیه را بر عهده داشتند. شبیه‌خوان‌ها هر روز یکی از وقایع کربلا را نشان داده و شبیه‌خوانی مربوط به آن را نمایش می‌دهند. بازیگران نیز معمولاً نقش خود را از روی نوشته‌هایی که دارند می‌خوانند و نقش‌ها را به‌ترتیب اجرا می‌کنند.

هنر تعزیه‌خوانی، در طول زمان تغییراتی را به خود دیده‌است اما هنوز هم جزو اصیل‌ترین و پرسابقه‌ترین هنرهای ایرانی و اسلامی مردمان ایران است و امروزه در سراسر ایران با آیین‌های ویژه خود برگزار می‌شود و به ایام عزاداری سالار شهیدان، شوری دوچندان می‌بخشد.

منابع:

– آیدنلو، سجاد.(۱۳۸۸). «مقدمه‌ای بر نقالی در ایران». پژوهش‌های ادب عرفانی. شماره ۱۲.صص۳۵-۶۴.

– بیضایی، بهرام.(۱۳۴۴). نمایش در ایران. تهران: روشنگران و مطالعات زنان.

– دلاواله، پیتر (۱۴۰۰). سفرنامه پیتر دلاواله. ترجمه شجاع الدین شفا، تهران: علمی و فرهنگی.

راشد محصل، محمد رضا(۱۳۹۱). «سنت قصه پردازی و موقعیت گوسان‌ها در نقل روایات پهلوانی». پژوهشنامه ادب حماسی. شماره ۱۴. صص ۹-۲۲.

فرانکلین، ویلیام.(۱۳۵۸). مشاهدات سفر از بنگال به ایران. ترجمه محسن جاویدان، تهران: مرکز ایرانی تحقیقات تاریخی.

– مستوفی، عبدالله.(۱۴۰۱).شرح زندگانی من. تهران: هرمس.

– نجم، سهیلا.(۱۳۹۰). هنر نقالی در ایران. تهران: نشر آثار هنری متن.

-همایونی، صادق.(۱۳۷۷). شیراز خاستگاه تعزیه. شیراز: بنیاد فارس‌شناسی

 

درباره avayeshahnameh

آوای شاهنامه پایگاه خبری تخصصی شاهنامه فردوسی/ صاحب امتیاز و مدیر مسئول: دکتر زهرا دلپذیر/ مدیر فرهنگی و هنری: مینا عبادی زاده

این خبر را نیز، ببینید

آیین رونمایی از کتاب «شاهنامه بزرگ ایلخانی» در موزه ملی ملک

کتاب «شاهنامه بزرگ ایلخانی (ابوسعیدنامه)»؛کهن‌ترین نسخه مصور شاهنامه از دوره ایلخانی، در کتابخانه و موزه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *